با ولایت تا شهادت...

وظیفه اش را خیلی خوب انجام داد...

شانزده ساله بود. رزمنده بسیجی بود که به جبهه آمده بود. او را به عنوان دژبان در ورودی موقعیت عقبه لشکر تعیین کرده بودند و بازرسی عبور و مرور خودروها را به عهد داشت.

حاج حسین؛ فرمانده لشکر به اتفاق دو نفر از مسؤولان، در حالی که سوار تویوتا بودند، قصد داشتند وارد موقعیت شوند. دژبان بسیجی، تازه واردبود و آنها را نمی شناخت. گفت: کارت شناسایی؟ حاجی گفت: همراهمان نیست. دژبان گفت: پس حق ورود ندارید. یکی از همراهان خواست حاج حسین را معرفی کند،اما حاجی با اشاره او را به سکوت فراخواند. اصرار کردند. سودی نداشت. دژبان کارت شناسایی می خواست. همراه دیگر حاج حسین که دیگر طاقتش طاق شده بود. گفت: طناب رو بنداز بریم، حوصله نداریم.

با این حرف دژبان اسلحه را به طرف آنها نشانه رفت و با لحنی خشن گفت:« بلبل زبونی می کنید؟! زود بیایید پایین دراز بکشید رو زمین کمی سینه خیز برید تا با مقررات آشنا شوید. حاج حسین با فروتنی خاصی که داشتند به همراهان خود آهسته گفت: هر کار می گوید انجام بدهید. و از خودرو پیاده شدند.

وقتی که پیاده شدند، دژبان متوجه شد حاج حسین یک دست بیشتر ندارد، برای همین گفت:« خیلی خوب. تو سینه خیز نرو، اما ده مرتبه بشین و پاشو ».

در همین حین مسؤول دژبانی که در حال عبور از آن حوالی بود، منظره را دید؛ سراسیمه و پرخاش کنان به طرف دژبان دوید و گفت:« برو کنار؛ بگذار وارد شوند؛ مگر نمی دانی ایشان فرمانده لشکر هستند».

با شنیدن این سخن، حالت بیم و شرمساری شدیدی در چهره دژبان هویدا شد. حاج حسین، بدون آنکه ذره ای ناراحتی در چهره روحانی اش مشاهده شود، با تبسمی حق شناسانه، دژبان را در آغوش گرفت، بوسید و گفت:« اتفاقا وظیفه اش را خیلی خوب انجام داد».

(( تو وظیفه ات را به خوبی انجام می دهی؟؟؟ ))


*شهدا رایادکنیم حتی بایک صلوات*


لاله زخمی

                     دارد دل و دین می برد از شهر شمیمی*افتاده نخ چادر او دست نسیمی  

                    تسبیح دلم پاره شد آن دم که شنیدم*با دست خودش داده اناری به یتیمی

                     حتی اثر وضعی تسبیح و دعا را *بخشیده به همسایه، چه قرآن کریمی  

                    در خانه زهرا(سلام الله علیها)همه معراج نشینند*آنجا که به جز چادر او نیست گلیمی

                   ای کاش در این بیت بسوزم که شنیدم *می سوخت حریم دل مولا چه حریمی

                    آتش مزن آتش در و دیوار دلش را* جز فاطمه(سلام الله علیها)در قلب علی(علیه السلام)نیست مقیمی

                   حالا نکند پنجره را وابگذاریم *پرپرشود آن لاله زخمی به نسیمی

شهادت بانوی دو عالم صدیقه کبری  حضرت فاطمه الزهراء (سلام الله علیها) تسلیت باد.

_صلوات

_

 

                                                                                                 

 

هفت سین قرآنی

هفت سین قرآنی:

1- سلامٌ قولاً مِن رَبِّ رحیم.( یس/58) از جانب پروردگار [ی] مهربان [ به آنان] سلام گفته می شود. این ندای روح افزا و نشاط بخش و مملو از مهر و محبت خدا ، چنان روح انسان را در خود غرق می كند و به او لذت ، شادی و معنویت می بخشد ، كه با هیچ نعمتی برابر نیست ، آری شنیدن ندای محبوب ، ندایی آمیخته با محبت و آكنده از لطف ، سرتا پای بهشتیان را غرق سرور می كند ، كه یك لحظه ی آن بر تمام دنیا و آنچه در آن است برتری دارد. 
پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله روایت شده : ” در همان حال كه بهشتیان غرق در نعمتهای بهشتی هستند نوری بر بالای سرایشان آشكار می شود ؛ نور لطف خداوند كه بر آنها پرتو افكنده است. پس ندایی بر می خیزد كه “سلام بر شما ای بهشتیان” ، نظر لطف خداوند چنان بهشتیان را مجذوب می كند كه از همه چیز جز او غافل می شوند ، و همه نعمتهای بهشتی را در آن حال به دست فراموشی می سپارند.

2- سلامٌ علی نوح ٍ فی العالمین . ( صافات /79) درود بر نوح در میان جهانیان. چه افتخاری از این برتر و بالاتر كه خداوند بر حضرت نوح علیه السلام ، سلام می فرستد ، سلامی كه در میان جهان و جهانیان باقی می ماند و تا دامنه قیامت گسترده می شود ، سلام خدا توأم با ثناء جمیل و ذكر خیر بندگانش در قرآن كریم ؛ كمتر سلامی به این گستردگی و وسعت درباره كسی دیده می شود ، به خصوص اینكه لفظ ” العالمین” معنی وسیعی دارد كه نه تنها همه انسانها ، بلكه عوالم فرشتگان و ملكوتیان را نیز در برمی گیرد.

3- سلامٌ علی اِبراهیم . ( صافات/109) درود بر ابراهیم. در آیات پیش از این آیه ، به چگونگی بشارت دادن فرزندی بردبار و پراستقامت بر حضرت ابراهیم ، و جریان دستور ذبح اسماعیل - فرزند ایشان - و تسلیم بودن هر دوی آنها بر این امر به میان آمده است ك پس از یاد آوری این قضایا ، خداوند می فرماید: سلام بر ابراهیم [ آن بنده مخلص و پاك باد.]

4- سلامُ عـَلی موُسی و هارون . (صافات/120) ” درود بر موسی و هارون.” درآیات پیش از این آیه ، خداوند ضمن آیاتی ، جریانات حضرت موسی و هارون را نقل می فرماید: - ما این دو برادر و قوم آنها را از اندوه بزرگ رهایی بخشیدیم . ( صافات/115) - ما آنها را یاری كردیم تا آنها بر دشمنان نیرومند خود پیروز شدند . ( صافات/116) - ما به آن دو ، كتاب آشكار دادیم . ( صافات/117) - ما آن دو را به راه راست هدایت نمودیم . ( صافات/118) - ما ذكر و یاد خیر آنها را در اقوام بعد باقی وبرقرار ساختیم . ( صافات /119) و بعد از یادآوری موارد فوق خداوند برآن دو سلام می رساند. سلامی از ناحیه پرودگار بزرگ و مهربان. سلامی كه رمز سلامت در دین و ایمان در اعتقاد و مكتب، و در خط و مذهب است. سلامی كه بیانگر نجات و امنیت از مجازات و عذاب این جهان و آن جهان است.

5- ؟سلامُ علی آلِ یاسین . ( صافات/130) درود بر پیروان الیاس (1) خداوند می فرماید: ما نام نیك الیاس را در میان امتهای بعد جاودان كردیم.( صافات /129) امتهای دیگر ، زحمات این انبیاء بزرگ ( الیاس وسلاله ی او ) را كه در پاسداری خط توحید، و آبیاری بذر ایمان منتهای تلاش و كوشش را به عمل آوردند ، هرگز فراموش نخواهند كرد ، و تا دنیا برقرار است یاد و مكتب این بزرگ مردان فداكار زنده و جاویدان است. تعبیر به ” ال یاسین” به حای” الیاس” یا به خاطر این است كه ال یاسین لغتی در واژه ” الیاس” بوده و هر دو به یك معنی است ، و یا اشاره به الیاس و پیروان او است كه به صورت جمعی آمده است.

6- سلامٌ عـَلیكُم طِبتُم فادخـُلوُها خالدین . ( زمر/73) ” … سلام برشما ، خوش آمدید ، در آن درآیید [ و] جاودانه [ بمانید] در این آیه ، خداوند می فرماید كه بهشتیان وقتی به بهشت می رسند ، در حالی كه درهای آن گشوده شده است ، در این هنگام نگهبانان بهشت ، آن ملائك رحمت به آنها می گویند : سلام بر شما ، گوارا باد این نعمتها بر شما ، داخل بهشت شوید و جاودانه بمانید. 7- سلامُ هیَ حتّی مَطلَعِ الفـَجر. ( قدر/5) [ آن شب] تا دم صبح ، صلح و سلام است . این آیه ، در توصیف شب قدر است . آن شبی است كه قرآن درآن نازل شده و عبادت و احیاء آن معادل هزار ماه است ، خیرات و بركات الهی در آن شب نازل می شود و رحمت خاص الهی شامل بندگان می گردد و فرشتگان و روح در آن شب نازل می گردند. به این ترتیب ایرانیان سفره هفت سینی ایرانی با تدین و خلوص نیست را به استقبال سال نو می فرستند .


 

شما فصل بهاری آقا...

* من شنیدم که شما فصل بهاری آقا *

* به دل خسته ی ما صبر و قراری آقا *

* در هیاهوی شب عید تو را گم کردیم *

* غافل از اینکه شما فصل بهاری آقا…*


العجل….

*صلوات*

ایام را ازشما مبارک باد...

حالا دیگرحالا و هوای عید را همه جا میشود حس کرد؛ از خریدها و خانه تکانی ها گرفته تا نو نوارکردن رخت ولباس ها.   این حضور عید در بیرون از وجود ماست، اما آیا حضور عید را در درون خود نیز احساس میکنیم؟      اگر با تحویل سال، تحول حالی هم داریم ، پس عید برمامبارک باد؛ چرا که بزرگان گفته اند: « مبارکی ایام به مبارکی جان ماست.»

راستی چه زیبا گفت :

« ایام را از شما مبارک باد

ایام می آیند تا بر شما مبارک شوند

مبارک شمایید….»

 

سالار وفا زینب (سلام الله علیها)

* شب میلاد دختر زهراست *                                               * هرکجابنگری شعف برپاست *

ولادت باسعادت حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) بر مولایمان اباصالح المهدی (ارواحناه به فداه) و برتمامی محبّان آن

حضرت مبارک باد…..

*به روحشان صلوات*



 

 

ذرّه ذرّه جمع گردد !

کسانی که در طول سال برنامه ی منظمی برای نظافت منزل و رسیدگی به کارهایشان دارند، در این روزهای پایانی سال کارچندانی ندارند و کافی است دستی به سرگوش خانه بکشند تا همه چیز مثل اول مرتب شود.       

این حکایت دل آدمی زاداست؛ کسانی که با عمل به توصیه های بزرگان، راه رفته و به مقصد رسیده اند و از قلب خود و آنچه به آن وارد میشوند، مراقبت می کنند، این روزها کار زیادی ندارند؛ چون یاد گرفته اند که اگر لغزشی از آنها سر زد، همان وقت دنبال جبران و آمرزش خواهی از

خداوند متعال بروند.

آنها هر روز و هر لحظه در حال خانه تکانی دلشان هستند، نه سالی یک مرتبه.   آنها خوب می دانند: ذرّه ذرّه جمع می گردد، وانگهی….


تا انقلاب مهدی ( عج)

مقام معظم رهبری (مدظله العالی) می فرمایند : هرقدمی که در راه استواری این انقلاب بر می دارید

یک قدم به ظهور حضرت اباصالح المهدی (ارواحناه بفداه) نزدیک تر می شوید…*صلوات*

آجرک الله یا صاحب الزمان (عج)

از فرمایشات امام حسن عسکری (علیه السلام) ؛ صفات یاران حضرت مهدی (ارواحنافداه) :

دلهای آنها ازآلودگی و نفاق پیراسته است، روح و روانشان برای پذیرش احکام دین آماده است.


<< شهادت امام حسن عسکری( علیه السلام) به عزادارترین شیعه، مولایمان حضرت اباصالح المهدی (عج) تسلیت باد. >>

* به روحشان صلوات *

از اصل تغافل غفلت نکنیم!

دو ثلث مؤمن تغافل ویک ثلث او زیرکی است وتا آن دو ثلث تغافل نباشد،آن یک ثلث زیرکی  وفراست  اثر نخواهد  بخشید.ریشه تغافل دوستی ومحبت است در حالی که ریشه دشمنی کینه و نفرت است،که اگر وارد دل کسی شود هم او را آلوده می کند، و هم فرصت اصلاح را از شخص مقابل میگیرد. یکی از دستورهای مهم دین آن است که تا میتوانیم رفتار دیگران را حمل به صحت کنیم یعنی حتی اگر کاری که طرف مقابل ما انجام میدهد از نظر ما شایسته نیست بکوشیم وجهی برای آن بیابیم که آن را خوب و شایسته جلوه دهد،گاهی اثر تغافل احیای شخصیت مخاطب ماست. گاهی نیز اثر تغافل سازندگی و ارزش مداری است فراموش نکنیم که دین ما دو ویژگی کلیدی و اساسی دارد و آن دو سهله و سمحه است. آسان میگیرد و میگذرد. بکوشیم تا ما نیز اینچنین باشیم.