مقاله با موضوع هفت سین قرآنی

 

 

 

 

عنوان

هفت سین قرآنی

 

استاد

سرکار خانم جهانشاهی

 

گردآورنده

رحیمه شهاب الدینی

بهار96

مقدمه

پژوهش پیرامون قرآن و علوم قرآنی از ان جهت حائز اهمیت است که قرآن منبع معارف و دستورات زندگی انسان و در واقع کتاب انسان است برای به ثمر رسیدن نهال انسان راهی جز به کار گیری برنامه قرآن و عینیت یافتن آن در زندگی انسان وجود ندارد.از این جهت به گردآوری این هفت سین قرآنی در بهار 96 بر آمدیم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

«سبیل به معنای راهی که به راحتی می توان در آن حرکت کرد»

آیه های در این زمینه( و انهرا و سبلا)[1] چشمه ها را از کوه ها جاری کرد و راه ها پدیدار ساخت (لیصدونهم عن السبیل)[2]شیاطین همیشه آنها و مردم را از خدا غافل و از راه  او باز می دارند . سبیل به معنای راه است. اعم از هر گونه راهی،چه راه ضلالت باشد،چه راه هدایت و یا راه معمولی برخی دیگر گفته اند که سبیل در معانی گفته شده به کار رفته است که به تعدادی از آنها اشاره می شود 1- مطلق راه ، راه سفر(ولاجینا الا عابری سبیل) و همچنین که جنب هستید،مگر این که مسافر باشید 2 راه است،( و من یتبدل اکفر باایمان فقد ضل سواء اسبیل) کسی که کفر را با ایمان مبادله کند او آن را بجای ایمان بپذیرد از راه مستقیم(عقل و فطرت)گمراه شده است.

3- راه حل مشکل راه چاره و نجات(فامسکهن فی البیوت حتی یتوفاهن الموت او یجعل الله لهن سبیلا)اگر گواهی دادند آنان(زنان) را در خانه های(خود) نگاه دارید تا مرگشان فرا رسد، یا این که خداوند راهی برای آنها قرار دهد.

و همچنین سبیل در قرآن در معناهای دیگر هم به کار رفته است از جمله: گناه، راه مومنان، راه و رفتار گناه کاران،راهی میان حق و باطل،مال زاد و توشه.

 

 

 

 

سلم در معنای : در امام ماندن از آفات و بیماریهای ظاهری و باطنی

در قرآن خداوند متعال می فرماید(بقلب سلیم)[3] یعنی خالی از دغل که این امری باطنی است و آیه ی شریفه (مسلمه لاشیه فیها)[4] وهم بی عیب و یکرنگ باشد، که به معنای ظاهری می باشد.

سلم بیانگر صلح ایمانی و بیرونی است که در قرآن کریم گویاترین واژه برای صلح هست صلح به عنوان یکی از مفاهیم بنیادین در مطالعات سیاسی و اجتماعی مورد توجه اندیشمندان بسیاری در این حوزه قرار گرفتند و تعاریف متعددی از آن بیان شده است در اکثر تعاریف صلح مفهومی در برابر جنگ تعریف شده و با اتخاذ و رویکردی منفی به نبود(جنگ) تعریف گردیده و همچنین در آیه (ولکن الله سلم)[5] و ( ادخلوها بسلام آمنین)[6] یعنی به سلامت و نیز به همین معناست آیه ی شریفه (اهبط بسلام منا)[7] و سلامت حقیقی جز در بهشت حاصل نمی شود چونکه در آنجاست که بقاء و جاودانگی وجود دارد و فنا و زوال در کار نیست و در بهشت بی نیازی و عزت و صحت حاکم است و از فقر و ذلت و درد و الم خبری نیست. همانگونه که خداوند فرمود(لهم داو السلام عند ربهم)[8] که این آیات به معنای سلامت است و گفته شده السلاک نامی از نامهای پروردگار است.

 

 

 

 

 

ساعه در معنای جزئی از زمان تعبیر به قیامت شده

در قرآن در آیه  (اقتبرت الساعه)[9] و (یسئلونک عن الساعه)[10] و (و عنده علم الساعه)[11] که تشبیهی به سرعت رسیدگی به حسابهاست.

ساعتی که به معنای قیامت است سه قسمت است1- الساعه اکبری که عبارت است از بر انگیخته شدن مخلوقات برای حسابرسی به اعمالشان و این همان ساعتی است که در روایت به آن اشاره شده که فرمود ( لا تقوم الساعه حتی بظهر الفحشی و التفحس و حتی بعبد الدرهم و الدینار) و امور دیگری شبیه این  و نیز در روایت امور دیگری ذکر شده که در زمان حضرتش اتفاق نیفتاده و هنوز هم در دنیا حادث نگردیده است 2- الساعه الوسطی که عبارت است از مردن مردم یک قرن است مانند اینکه رسول خدا(ص) عبدالله انیس را دیده و فرمود (ان یطل عمر هذا اغلام لم یحت حتی تقوم الساعه) و گفته شده عبدالله بن انیس آخرین فرد از صحابه بوده که از دنیا رفت.

3- الساعه صغری که عبارت است از مردن هر فرد از انسان پس قیامت هر کسی عبارت است از مردن او که در آیه ی شریفه (قدخسرالذین کذبوبلقاء الله حتی اذاجاءتهم الساعه بغته)[12] به آن اشاره شده است و واضح است که این حسرت و ندامت در لحظه مرگ مستولی می شود.

 

 

 

السول به معنای حاجت و نیازی که نفس بر آن تحریک می شود

در قرآن در آیه شریفه (قد اوتیت سولک یا موسی)[13] این همان مطلبی است که موسی آن را درخواست کرده بود که (رب اشرح لی صدری)[14]

تسویل: زیبا جلوه دادن کاری که نفسی میل به آن دارد و در صورت زشت آن عمل را نیکو جلو داده است خداوند فرمود (بل سولت لکم انفسکم امرا)[15] (الشیطان سول لهم)[16] و بعضی از اهل ادیب گفته اند که (قالت هذیل رسول الله فاحشه بعضی از رسول خدا(ص)ناپسند را درخواست کردند که در نظرشان زیبا و پسندیده جلوه می کرد و نیز گفته شده که (سالت) در این مصرع از باب مال نیست که بعضی  از ادباء تصور نموده اند السول از حیث معنا نزدیک به امنیه به معنای آرزوست با این تفاوت که واژه ی امنیه در آرزویی بکار می رود که انسان قدرت دستیابی به آن را داشته باشد ولی سول در مورد طلب آن استعمال می شود و گویا مقام سول بعد از مرحله ی یامنیه است.

 

 

 

 

 

 

سراج به معنای سراج چراغی که بافتیله و روغن روشن می شود

که از آن تعبیر به هر شی ء نورانی شده است در قرآن آمده ( و جعل الشمس سراجا)[17] (سراجا و هاجا)[18] یعنی خورشید گفته می شود اسرجت  السراج چراغ را روشن کردم سرجت آن را در زیبایی همچون چراغ کردم.

سراج منیر در مورد پیامبر (ص) در آیه46 سوره احزاب آمده است. خداوند می فرماید (ما تو را دعوت کننده به سوی او به فرمان او قرار دادیم و هم چراغ روشنی بخش سراج منیر بودن پیامبر(ص) با توجه به این که سراج به معنی چراغ و منیر به معنی نورافشان است اشاره به معجرات و دلایل حقانیت و نشانه های صدق دعوت پیامبر(ص) است او چراغ روشنی است که خودش گواه خویش است،تاریکی ها و ظلمت ها را می زداید و چشم ها ودلها را به سوی خود متوجه می کند، وهمان گونه که آفتاب آمد دلیل آفتاب وجود او نیز دلیل حقانیت او است. در قرآن مجید چهار بار واژه سراج آمده که در 3 مورد به معنی(خورشید) است از جمله سوره نوح آیه16 و  وجود پیامبر(ص) همچون خورشید تابانی است که ظلمت های جهل و شرک و کفر را از افق آسمان روح انسان ها می زداید ولی همان گونه که نابینایان از نور آفتاب استفاده نمی کنند  کور دلان لجوج نیز از این نور هرگز استفاده نکرده ونمی کنند.

 

 

 

 

 

السجن به معنای محبوس شدن در زندان

در قرآن کریم در آیه (رب السجن احب الی)[19] و(ولیسجنونه حین )[20] سجین اسمی از نامهای جهنم است که در مقابل علیین قرار دارد و در واژه ی علیین  یک حرف اضافه دارد تا دلالت نماید بر زیادی معنای آن و گفته شده سجین اسم است برای زمین هفتم و فرمود(لفی سجین و ما ادراک ماسجین)[21]

و گفته شده است هر جایی که در قرآن جمله (ما ادراک)آمده خداوند تفسیر آن را بیان فرموده است اما مواضع که (ما یدریک) آمده بدون تفسیر و مبهم رها شده است و نیز در آیه (و ما ادراک، ما علیون)[22] پس بعد از این خداوند به تفسیر کتاب پرداختند تفسیر سجین و علیین که در این مطلب نکته  لطیفی است.

مقصود از کلمه سجین چیزی است که مقابل و مخالف علیین باشد یعنی چون خداوند متعال این دو کلمه را در مقابل هم آورده علیین هر معنایی داشته باشد سجین معنای طرف مقابل آن را دارد علیین به معنی(بلندی روی بلندی) یا به عبارت دیگر بلندی دو چندان است و سجین(پستی زیر پستی) یا به عبارت دیگر پستی دوچندان است و بهترین معنایه ای سجین به معنای جس است که هر کسی در آن بیفتد بیرون شدن از آن و خلاصی از آن برایش نیست و علیین هم درجه عالی است و منازل قرب به خدای متعال.

 

 

 

 

سکینه و سکن به معنای از بین رفتن ترس

السکون ثبوت الشی بعد تحرک و السکینه فقد قیل: هو ملک یسکن قلب المومن و یومنه و قیل له سکینه اذ سکن عن المیل الی الشهوات و قیل السکینه و السکن واحد و هو زوال الرعب سکون به معنای توقف و ایستادن هر چیزی بعد از حرکت است،برخی گفته اند: سکینه،ملکه ای است که موجب آرامش و اطمینان قلب مومن می شود. به کسی نسبت سکینه داده می شود که از تمایل به شهوات باز ایستد و ارام گیرد و همچنین گفته اند : سکینه و سکم هر دو به یک معناست و آن از بین رفته ترس است.

هو الذی انزل  السکینه فی القلوب المومنین لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم ( او کسی است که آرامش را در دل های مومنان فرود آورد تا ایمانی  بر ایمانشان بیفزایند)

سکینه،آرامش و اطمینان خاطری است که هر گونه شک و تردید و وحشت را از انسان زایل می کند. این آرامش، ممکن است جنبه عقیدتی داشته باشد و تزلزل اعتقاد را بر طرف سازد یا جنبه عملی را در بر گیرد به گونه ای که ثبات قدم و  مقاومت و شکیبایی به انسان بخشد.

 

 

 

 

 

 

منابع

-  قرآن کریم

- کتاب مفردات قرآن، حمید محمدی

- کتاب مفردات قرآن ،راغب اصفهانی

 

 



[1]نحل 15
[2]زخرف37
[3]شعرا 89
[4]بقره 71
[5]انفال 43
[6]حجر 46
[7]هود 48
[8]انعام 127
[9]قمر 1
[10]اعراف 187
[11]زخرف85
[12]انعام 31
[13]طاها38
[14]طاها25
[15]یوسف18
[16]محمد25
[17]نوح 16
[18]نباء 13
[19]یوسف33
[20]یوسف35
[21]مطففین8-7
[22]مطففین 19

 

 

 

 

عنوان

هفت سین قرآنی

 

استاد

سرکار خانم جهانشاهی

 

گردآورنده

رحیمه شهاب الدینی

بهار96

مقدمه

پژوهش پیرامون قرآن و علوم قرآنی از ان جهت حائز اهمیت است که قرآن منبع معارف و دستورات زندگی انسان و در واقع کتاب انسان است برای به ثمر رسیدن نهال انسان راهی جز به کار گیری برنامه قرآن و عینیت یافتن آن در زندگی انسان وجود ندارد.از این جهت به گردآوری این هفت سین قرآنی در بهار 96 بر آمدیم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

«سبیل به معنای راهی که به راحتی می توان در آن حرکت کرد»

آیه های در این زمینه( و انهرا و سبلا)[1] چشمه ها را از کوه ها جاری کرد و راه ها پدیدار ساخت (لیصدونهم عن السبیل)[2]شیاطین همیشه آنها و مردم را از خدا غافل و از راه  او باز می دارند . سبیل به معنای راه است. اعم از هر گونه راهی،چه راه ضلالت باشد،چه راه هدایت و یا راه معمولی برخی دیگر گفته اند که سبیل در معانی گفته شده به کار رفته است که به تعدادی از آنها اشاره می شود 1- مطلق راه ، راه سفر(ولاجینا الا عابری سبیل) و همچنین که جنب هستید،مگر این که مسافر باشید 2 راه است،( و من یتبدل اکفر باایمان فقد ضل سواء اسبیل) کسی که کفر را با ایمان مبادله کند او آن را بجای ایمان بپذیرد از راه مستقیم(عقل و فطرت)گمراه شده است.

3- راه حل مشکل راه چاره و نجات(فامسکهن فی البیوت حتی یتوفاهن الموت او یجعل الله لهن سبیلا)اگر گواهی دادند آنان(زنان) را در خانه های(خود) نگاه دارید تا مرگشان فرا رسد، یا این که خداوند راهی برای آنها قرار دهد.

و همچنین سبیل در قرآن در معناهای دیگر هم به کار رفته است از جمله: گناه، راه مومنان، راه و رفتار گناه کاران،راهی میان حق و باطل،مال زاد و توشه.

 

 

 

 

سلم در معنای : در امام ماندن از آفات و بیماریهای ظاهری و باطنی

در قرآن خداوند متعال می فرماید(بقلب سلیم)[3] یعنی خالی از دغل که این امری باطنی است و آیه ی شریفه (مسلمه لاشیه فیها)[4] وهم بی عیب و یکرنگ باشد، که به معنای ظاهری می باشد.

سلم بیانگر صلح ایمانی و بیرونی است که در قرآن کریم گویاترین واژه برای صلح هست صلح به عنوان یکی از مفاهیم بنیادین در مطالعات سیاسی و اجتماعی مورد توجه اندیشمندان بسیاری در این حوزه قرار گرفتند و تعاریف متعددی از آن بیان شده است در اکثر تعاریف صلح مفهومی در برابر جنگ تعریف شده و با اتخاذ و رویکردی منفی به نبود(جنگ) تعریف گردیده و همچنین در آیه (ولکن الله سلم)[5] و ( ادخلوها بسلام آمنین)[6] یعنی به سلامت و نیز به همین معناست آیه ی شریفه (اهبط بسلام منا)[7] و سلامت حقیقی جز در بهشت حاصل نمی شود چونکه در آنجاست که بقاء و جاودانگی وجود دارد و فنا و زوال در کار نیست و در بهشت بی نیازی و عزت و صحت حاکم است و از فقر و ذلت و درد و الم خبری نیست. همانگونه که خداوند فرمود(لهم داو السلام عند ربهم)[8] که این آیات به معنای سلامت است و گفته شده السلاک نامی از نامهای پروردگار است.

 

 

 

 

 

ساعه در معنای جزئی از زمان تعبیر به قیامت شده

در قرآن در آیه  (اقتبرت الساعه)[9] و (یسئلونک عن الساعه)[10] و (و عنده علم الساعه)[11] که تشبیهی به سرعت رسیدگی به حسابهاست.

ساعتی که به معنای قیامت است سه قسمت است1- الساعه اکبری که عبارت است از بر انگیخته شدن مخلوقات برای حسابرسی به اعمالشان و این همان ساعتی است که در روایت به آن اشاره شده که فرمود ( لا تقوم الساعه حتی بظهر الفحشی و التفحس و حتی بعبد الدرهم و الدینار) و امور دیگری شبیه این  و نیز در روایت امور دیگری ذکر شده که در زمان حضرتش اتفاق نیفتاده و هنوز هم در دنیا حادث نگردیده است 2- الساعه الوسطی که عبارت است از مردن مردم یک قرن است مانند اینکه رسول خدا(ص) عبدالله انیس را دیده و فرمود (ان یطل عمر هذا اغلام لم یحت حتی تقوم الساعه) و گفته شده عبدالله بن انیس آخرین فرد از صحابه بوده که از دنیا رفت.

3- الساعه صغری که عبارت است از مردن هر فرد از انسان پس قیامت هر کسی عبارت است از مردن او که در آیه ی شریفه (قدخسرالذین کذبوبلقاء الله حتی اذاجاءتهم الساعه بغته)[12] به آن اشاره شده است و واضح است که این حسرت و ندامت در لحظه مرگ مستولی می شود.

 

 

 

السول به معنای حاجت و نیازی که نفس بر آن تحریک می شود

در قرآن در آیه شریفه (قد اوتیت سولک یا موسی)[13] این همان مطلبی است که موسی آن را درخواست کرده بود که (رب اشرح لی صدری)[14]

تسویل: زیبا جلوه دادن کاری که نفسی میل به آن دارد و در صورت زشت آن عمل را نیکو جلو داده است خداوند فرمود (بل سولت لکم انفسکم امرا)[15] (الشیطان سول لهم)[16] و بعضی از اهل ادیب گفته اند که (قالت هذیل رسول الله فاحشه بعضی از رسول خدا(ص)ناپسند را درخواست کردند که در نظرشان زیبا و پسندیده جلوه می کرد و نیز گفته شده که (سالت) در این مصرع از باب مال نیست که بعضی  از ادباء تصور نموده اند السول از حیث معنا نزدیک به امنیه به معنای آرزوست با این تفاوت که واژه ی امنیه در آرزویی بکار می رود که انسان قدرت دستیابی به آن را داشته باشد ولی سول در مورد طلب آن استعمال می شود و گویا مقام سول بعد از مرحله ی یامنیه است.

 

 

 

 

 

 

سراج به معنای سراج چراغی که بافتیله و روغن روشن می شود

که از آن تعبیر به هر شی ء نورانی شده است در قرآن آمده ( و جعل الشمس سراجا)[17] (سراجا و هاجا)[18] یعنی خورشید گفته می شود اسرجت  السراج چراغ را روشن کردم سرجت آن را در زیبایی همچون چراغ کردم.

سراج منیر در مورد پیامبر (ص) در آیه46 سوره احزاب آمده است. خداوند می فرماید (ما تو را دعوت کننده به سوی او به فرمان او قرار دادیم و هم چراغ روشنی بخش سراج منیر بودن پیامبر(ص) با توجه به این که سراج به معنی چراغ و منیر به معنی نورافشان است اشاره به معجرات و دلایل حقانیت و نشانه های صدق دعوت پیامبر(ص) است او چراغ روشنی است که خودش گواه خویش است،تاریکی ها و ظلمت ها را می زداید و چشم ها ودلها را به سوی خود متوجه می کند، وهمان گونه که آفتاب آمد دلیل آفتاب وجود او نیز دلیل حقانیت او است. در قرآن مجید چهار بار واژه سراج آمده که در 3 مورد به معنی(خورشید) است از جمله سوره نوح آیه16 و  وجود پیامبر(ص) همچون خورشید تابانی است که ظلمت های جهل و شرک و کفر را از افق آسمان روح انسان ها می زداید ولی همان گونه که نابینایان از نور آفتاب استفاده نمی کنند  کور دلان لجوج نیز از این نور هرگز استفاده نکرده ونمی کنند.

 

 

 

 

 

السجن به معنای محبوس شدن در زندان

در قرآن کریم در آیه (رب السجن احب الی)[19] و(ولیسجنونه حین )[20] سجین اسمی از نامهای جهنم است که در مقابل علیین قرار دارد و در واژه ی علیین  یک حرف اضافه دارد تا دلالت نماید بر زیادی معنای آن و گفته شده سجین اسم است برای زمین هفتم و فرمود(لفی سجین و ما ادراک ماسجین)[21]

و گفته شده است هر جایی که در قرآن جمله (ما ادراک)آمده خداوند تفسیر آن را بیان فرموده است اما مواضع که (ما یدریک) آمده بدون تفسیر و مبهم رها شده است و نیز در آیه (و ما ادراک، ما علیون)[22] پس بعد از این خداوند به تفسیر کتاب پرداختند تفسیر سجین و علیین که در این مطلب نکته  لطیفی است.

مقصود از کلمه سجین چیزی است که مقابل و مخالف علیین باشد یعنی چون خداوند متعال این دو کلمه را در مقابل هم آورده علیین هر معنایی داشته باشد سجین معنای طرف مقابل آن را دارد علیین به معنی(بلندی روی بلندی) یا به عبارت دیگر بلندی دو چندان است و سجین(پستی زیر پستی) یا به عبارت دیگر پستی دوچندان است و بهترین معنایه ای سجین به معنای جس است که هر کسی در آن بیفتد بیرون شدن از آن و خلاصی از آن برایش نیست و علیین هم درجه عالی است و منازل قرب به خدای متعال.

 

 

 

 

سکینه و سکن به معنای از بین رفتن ترس

السکون ثبوت الشی بعد تحرک و السکینه فقد قیل: هو ملک یسکن قلب المومن و یومنه و قیل له سکینه اذ سکن عن المیل الی الشهوات و قیل السکینه و السکن واحد و هو زوال الرعب سکون به معنای توقف و ایستادن هر چیزی بعد از حرکت است،برخی گفته اند: سکینه،ملکه ای است که موجب آرامش و اطمینان قلب مومن می شود. به کسی نسبت سکینه داده می شود که از تمایل به شهوات باز ایستد و ارام گیرد و همچنین گفته اند : سکینه و سکم هر دو به یک معناست و آن از بین رفته ترس است.

هو الذی انزل  السکینه فی القلوب المومنین لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم ( او کسی است که آرامش را در دل های مومنان فرود آورد تا ایمانی  بر ایمانشان بیفزایند)

سکینه،آرامش و اطمینان خاطری است که هر گونه شک و تردید و وحشت را از انسان زایل می کند. این آرامش، ممکن است جنبه عقیدتی داشته باشد و تزلزل اعتقاد را بر طرف سازد یا جنبه عملی را در بر گیرد به گونه ای که ثبات قدم و  مقاومت و شکیبایی به انسان بخشد.

 

 

 

 

 

 

منابع

-  قرآن کریم

- کتاب مفردات قرآن، حمید محمدی

- کتاب مفردات قرآن ،راغب اصفهانی

 

 



[1]نحل 15
[2]زخرف37
[3]شعرا 89
[4]بقره 71
[5]انفال 43
[6]حجر 46
[7]هود 48
[8]انعام 127
[9]قمر 1
[10]اعراف 187
[11]زخرف85
[12]انعام 31
[13]طاها38
[14]طاها25
[15]یوسف18
[16]محمد25
[17]نوح 16
[18]نباء 13
[19]یوسف33
[20]یوسف35
[21]مطففین8-7
[22]مطففین 19

 

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.