بی تابی مرغابی ها...

وقت پرواز آسمان شده بود

گوئیا آخر جهان شده بود

کعبه می رفت در دل محراب

لحظه ی گریه ی اذان شده بود

کوفه لبریز از مصیبت بود

باد در کوفه نوحه خوان شده بود

در و دیوار التماسش می کرد

در و دیوار مهربان شده بود

خار در چشم و تیغ بین گلو

زخم, مهمان استخوان شده بود

سایه ای شوم پشت هر دیوار

در کمین علی(علیه السلام) نهان شده بود

ناگهان آسمان ترک برداشت

فرق خورشید خون فشان شده بود

در نجف سینه بی قرار از عشق

گفت: ” لایمکن الفرار” از عشق

 

*سید حمیدرضابرقعی*

 

*شهادت مظلومانه مولای متقیان حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) تسلیت *

 

*صلوات*

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.