مثل شیرین تر ازعسل

می گویند شخصی از راهی می گذشت دید دو نفرگدا، سر یک کوچه جلوی دروازه ی خانه ای با یکدیگر گفتگو دارند و نزدیک است بینشان دعوا شود.

آن شخص نزدیک شد و از یکی از آن ها سؤال کرد:

چرا با یکدیگر مشاجره و بگو مگو می کنید؟

یکی از گداها جواب داد:

چون من اول می خواستم بروم در این خانه گدایی کنم،این گدا جلوی مرا گرفته و می گوید: من باید اول بروم. بگو مگوی ما برای همین است.

آن شخص تا این حرف را ازدهن گدا شنید سرش را به سوی آسمان بلند کرد و به دو نفر گدا اشاره کرد و گفت:

گدا به گدا،رحمت به خدا. یعنی گدا راضی نیست گدای دیگر از کیسه ی مردم روزی بخورد، پس رحمت به خدا که به هر دوی آنها رزق و روزی می رساند.

  • نظر از: صدرارحامی
    1390/04/25 @ 12:50:14 ب.ظ

    صدرارحامی [عضو] 

    سلام وبلاگ قشنگ و متنوعی دارید به وبلاگ ماهم سر بزنید و نظرتونو بگید لطفا ممنون
    کرم نماو فرود آ که خانه خانه توست
    http://alzahra-esfahan.womenhc.com/

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.