مثل خود آقا...

هادی بچه مشهد بود. لهجه قشنگی هم داشت .

توی جبهه معروف بود به اینکه وقتی شهدا رو میارَن , همیشه اولین نفریه که پیشونی شهدا ر می بوسید ؛ همیشه می گفت آدم یا نباید شهید بشه , یا وقتی شهید شد , مثل خود آقا , سر نداشته باشد.

می گفت: « ما بچه های مشهد , عاشق امام رضاییم( علیه السلام) .» بچه ها دستش می انداختن که کل ایران عاشق امام رضا(علیه السلام) هستند.

هادی می گفت : « نه ! ما اجازه کربلا و توفیق شهادت را از امام رضا (علیه السلام) می گیریم . همسایه ماست. روی ما رو زمین نمی اندازه. حالا می بینید که منم شهید میشم.»

عملیات شد. این سِری قرعه به نام خودش افتاد و پر کشید.

رُفَقاش گفتن بریم مثل خودش , پیشونیشو ماچ کنیم.

کفن رو باز  کردن , همه سوختند از ته دل؛ هادی سر نداشت…

 

*صلوات*

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.